::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم


تعداد بازدید : 95
نویسنده پیام
raha
آفلاین



ارسال‌ها: 2
عضویت: 6 /3 /1394
عدالت اجتماعی از منظر قرآن کریم چیست؟
افلاطون می گوید: عدالت اجتماعی آن است که هر شخصی در جامعه به کاری گمارده شود که در اجرای آن توانایی بیشتری داشته باشد و بهتر از دیگران انجامش دهد.
ارسطو معتقد است: عدالت به معنای پیروی از قوانین اجتماعی است.[57]
در تعریف عدالت از فلاسفه و اندیشمندان مسلمان بعضی گفته اند:
«عدالت آن است که هر چیزی در جایگاه شایسته و اصلی خود قرار گیرد. این تعریف را می توان از بعضی از روایات نیز استخراج نمود، آنجا که علی(ع) فرماید: العدل یضع الامور مواضعها.»[58]
البته این یک تعریف گسترده و می توان گفت گسترده تر از عدالت اجتماعی و عدالت انسانی است، چرا که شامل عدل الهی نیز می شود که هر چیز را در عالم به جا آفریده و در موضع مناسب خود قرار داده و بر اساس عدل او جهان آفرینش برپا است. البته شامل عدل اجتماعی نیز می شود.
بعضی دیگر گفته اند: عدالت آن است که حق به حق دار برسد و هر کس که حقی دارد به آن دست یابد.
علامه طباطبائی مشروح تر به تعریف عدالت پرداخته، می گوید: عدل اجتماعی آن است که با هر فردی از اعضای جامعه آن چنان که شایستگی و استحقاقش را دارد برخورد شود و هر عضوی از اعضای جامعه در جایگاه متناسبی که شایسته او است قرار گیرد.
ایشان در تفسیر ایه: «ان الله یأمر بالعدل والاحسان»[59] می گوید: در این ایه به یک خصلت اجتماعی فرمان می دهد که متوجه مکلفین است؛ یعنی خدای سبحان هر یک از اعضای جامعه را فرمان می دهد که عدالت پیشه کند.
لازمه این تعمیم آن است که فرمان به هیئت اجتماعی نیز تعلق گیرد و جامعه نیز مسؤل برپایی عدل باشد و تدبیر جامعه است، عدالت اجتماعی را محقق سازد.[60]
به هرحال عدالت اجتماعی انعکاس ها، آثار و نشانه های مختلفی دارد و ارائه تعریفی کامل که حاوی همه ابعاد، آثار و نشانه های آن باشد کار دشواری است، چنان که این نقص در تعاریف عدالت و از آن جمله در تعریف علامه طباطبایی نیز به چشم می خورد. بنابراین، به جای تعریف ما در اینجا به ابعاد مهم آن اشاره می کنیم:
1) عدالت اجتماعی از یک سو، آن است که هر چیزی در جایگاه مناسب و شایسته خود قرار گیرد و هر عضوی از اعضای جامعه نیز به شغلی مناسب که توان انجام دادن بهتر آن را داشته باشد و از هر کار دیگری بهتر انجامش دهد گمارده شود، چنانکه هم در روایات به این جنبه اشاره شده و هم اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان به آن اشاره کرده اند.
2) عدالت اجتماعی از سوی دیگر، ارتباطی اصیل و اساسی با حق دارد و به این معنا است که حق هر ذی حقی را رعایت کنیم.
3) از جهت سوم، عدالت اجتماعی با روح و روان افراد جامعه در ارتباط است و باید خصلتاً بگونه ای پرورش یابند که حقوق یکدیگر را رعایت کنند و نیز با انتخاب شغلی مناسب و کاری بهتر و بیشتر و مناسب تر، حق جامعه را رعایت کنند.
4) خصوصیت دیگری که در عدل اجتماعی لحاظ می شود عمومیت، کل نگری و جامعه نگری آن است؛ یعنی در عدالت منافع همه اعضای جامعه یکباره محفوظ است و با یک دیدی وسیع و همه جانبه و با رعایت حال و وضع و نیاز همه اعضای جامعه و کلیت و هویت جامعه و بلکه با توجه به ارتباط انسان و جامعه با دیگر موجودات و ابعاد طبیعت شکل می گیرد.
و شاید به این لحاظ باشد که علی -علیه السلام- می فرماید: «العدل سائس عام»[61] و شاید اندیشمندانی که «عدالت را با قانونیت یکی دانسته اند» یا «عدل را به اصل و قاعده ای که رعایت آن برای همه الزامی است» معنا کرده اند، اشاره به کل نگری و جمع نگری عدل داشته اند.
5) عدالت اجتماعی، ناگزیر انعکاس عمده ای نیز در قوانین اجتماعی خواهد داشت و علی رغم آن که بعضی از متفکران غربی عدالت را به معنای قانونیت دانسته اند باید گفت: ممکن است یک قانون و نظام اجتماعی عادلانه نباشد. بنابراین، تلاش باید بر این محور قرار گیرد که قوانین عادلانه بر جامعه حکم فرما شود.
قوانین عادلانه قوانینی هستند که حقوق هر عضوی از اعضای جامعه را مشخص کرده باشند و به لحاظ قانونی حق افراد، گروه ها، اصناف جامعه، نهادها و تأسیسات اجتماعی به آن ها داده شده باشد. البته، در این جا دادن حق به همان معنای رعایت و تبیین حق و دادن قانونی است.
6) از جهت دیگر، قانون هر چقدر هم که عادلانه و منصفانه باشد اگر مجریان آن اهل سوءاستفاده باشند، قطعاً مشکل ایجاد می شود، از این رو عدالت اجتماعی با روح و جان افراد ارتباط دارد، با این حال اثر و انعکاس خاصی نیز در بخش های مختلف و قوای حاکمه خواهد داشت تا قوانین را عادلانه اجرا کنند و در قضاوت حق را به حق دار برسانند که قرآن به ویژه بر این جنبهتأکید و اصرار فراوان دارد.
7) البته، عدالت اجتماعی افزون بر آنچه تاکنون گفته ایم، تجلی و نمود خاص خود را در اوضاع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و خانوادگی نیز خواهد داشت که در این نوشته ابعاد اقتصادی آن بیش از سایر ابعاد، مورد نظر است.
امام خمینی در سخنان و بیانیه های خود به ابعاد مختلف عدالت اشاره می کنند: ایشان در مورد عدالت مجریان و کارگزاران و همه کسانی که به نحوی با اسلام ارتباط دارند می فرماید: «اسلام خدایش عادل است، پیغمبرش عادل و معصوم است، امامش عادل و معصوم است، قاضی اش باید عادل باشد، فقیهش باید عادل باشد، شاهد طلاقش هم باید عادل باشد، امام جماعت ... و جمعه اش هم باید عادل باشد از ذات مقدس کبریا گرفته تا آخر.»[62]
و در جای دیگری می فرماید: «برای اجرای عدالت... اگر یک نفر از پایین ترین افراد ملت بر شخص اول مملکت ادعایی داشت پیش قاضی می رفت قاضی شخص اول مملکت را احضار می کرد و او هم حاضر می شد.»این ها و بسیاری دیگر از سخنان ایشان در بیان ابعاد مختلف عدالت فراوان و غیر قابل احصا است.
در هر حال، نتیجه عمده ای که ما از این نوشته می گیریم آن است که آزادی و عدالت دو آرمان ملی همراه هم غیر قابل تفکیک اند که اگر آزادی نباشد عدالت نیست و اگر عدالت نباشد آزادی به صورت یک آرمان ملی غیر قابل تحقق در خواهد آمد.
جمعه 08 خرداد 1394 - 19:33
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش



تازه سازي پاسخ ها



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش :
صفحه اصلی | انجمن | ورود | عضویت | خوراک | نقشه | تماس با ما | طراح

این قالب توسط سایت روزیکس طراحی شده است و هر گونه پاک کردن لینک طراح پیگرد قانونی دارد !