در پاسخ به
اين پرسش كه «متن، معناى خود را از كجا مىگيرد؟» سه نظر مطرح است:
استقلال معنا از نيّت مؤلّف و تعلق آن به ساختار متن يا ذهن مخاطب؛ وابستگى
تمامعيار معناى متن به نيّت مؤلّف و بالاخره، وابستگى معناى متن به نيت
مؤلّف در عين استقلال آن. در اين مقاله صحت ديدگاه سوم به اثبات رسيده است و
معناى متن، متعيّن و همان نيت مؤلّف است كه مفسّر بايد براى رسيدن به آن،
از طريق متن، با ضابطه مشخص تلاش كند. با عنايت به اينكه شواهد و دلايل
متعدد بر الهى بودن ساختار و محتواى قرآن كريم دلالت دارند، معناى قرآن،
متعيّن و همان مراد خداوند است كه مفسّر بايد در پى كشف آن باشد؛ بنابراين،
فهم قرآن كريم بايد با ضابطه و منطق صحيح و لحاظ اوصاف الهى و بر اساس
واژگان و ساختار موجود قرآن انجام بگيرد...