مطالعه سيرانديشه فرقه هاى مذهبى وكلامى دو نتيجه سودمند را به همراه دارد:
الف. ره گيرى برخى از شبهات وافكار و نظريه هاى جديد ويافتن ردپاى آنها درمباحث كهن.
دراين رهيابى و در اين پى گيرى و ريشه شناسى, نتايج گوناگونى دربرابر اهل
تحقيق و تأمل رخ مى نمايد. چه اين كه بسيارى از شبهات نوين, درگذشته پاسخ
لازم را يافته است ونياز چندانى به تلاشهاى فكرى جديد ندارد. وگاه پاسخهاى
داده شده, آنچنان سطحى و جمود انديشانه است كه محقق را از محدوديت بينش و
تنگ نظريهاى محيط و جوّهاى ساختگى بيمناك ونگران مى سازد و وى را به
فروافتادن دوباره در چنان ورطه هايى هشدار مى دهد! ...